چهارشنبه سوری: تاریخچه و آداب این جشن ایرانی
معنی چهارشنبه سوری
عبارت «چهارشنبه سوری» از دو کلمه تشکیل شده است که یکی به معنی روزی از روزهای هفته و دومی شکلی دیگری از کلمه سرخ است. البته کلمه سوری معنای نشاط و شادی نیز دارد. به همین دلیل شعر «سرخی تو از من زردی من از تو» را هنگام پریدن از روی آتش و در این شب میخوانند. در واقع میخواهیم که انرژی مثبت آتش را دریافت کنیم و غمها و غصههایمان را بسوزانیم.
در ادامه مطلب در مجله مدمگ در مدسنس ، با تاریخچه چهارشنبه سوری در ایران آشنا خواهید شد.
روز چهارشنبه سوری امسال
- روز چهارشنبه سوری امسال مصادف است با 28 اسفند 1403، مقارن با هفدهمین روز ماه مبارک رمضان
تاریخچه چهارشنبه سوری
تاریخچهی چهارشنبه سوری به سالهای بسیار دور برمیگردد. این جشن خود آمیزهای از چند رسم کوچک و بزرگ است. سنت اصلی در آداب و رسوم چهارشنبه سوری برپایی آتش و خواندن شعر «زردی من از تو، سرخی تو از من» هنگام پریدن از روی آن بوده است.
این شعر دعایی بوده است که ایرانیان از قدیم برای آتش میخواندند و از آن میخواستند تا بیماریها و کسالتها و نگرانیهای سالی که گذشته را از آنها بگیرد تا سال جدید را با شادکامی و سرزندگی شروع کنند. چهارشنبه سوری همچنین اولین پایکوبی برای پیشواز بهار شمرده میشود.
چهارشنبه سوری چیست و از کجا آمده است؟
چهارشنبه سوری، یک جشن ایرانی است که در آخرین سهشنبه شب سال، یعنی شب قبل از چهارشنبه آخر سال در اسفند، برگزار میشود. این آیین بهعنوان آغاز جشنهای نوروزی شناخته میشود و بهنوعی برای خداحافظی با سال گذشته و استقبال از سال جدید است. در شب چهارشنبه سوری، مردم با پریدن از روی آتش و خواندن اشعار مخصوص، برای از بین بردن بیماریها و بدشانسیها و جذب انرژی مثبت تلاش میکنند. همچنین، در این شب، بازیها و سرگرمیهای مختلفی مانند پاشیدن آب روی یکدیگر یا ترقهبازی رایج است. این جشن بهنوعی نمادی از شادی و امید به آینده است و در مناطق مختلف ایران بهطور متنوعی برگزار میشود. درباره ریشه دقیق چهارشنبه سوری، اطلاعات درستی در دسترس نیست و تعاریف بسیاری از آن وجود دارد. برخی از این تعاریف و پژوهشها به شرح زیر است:
- تا قبل از ورود اسلام به ایران، در پایان هر ماه جشنی گرفته میشده که به «سور» معروف بوده است.
- چنین آیینی، دقیقاً پیش از اسلام وجود نداشته و احتمالاً تغییریافته یک آیین باستانی مثل جشن سده یا گاهنبار هَمَسپَتمَدَم است.
- اسلام در قوت گرفتن این مراسم مؤثر بوده است؛ زیرا اعراب روز چهارشنبه را نحس میدانستند و این باعث شده است تا ایرانیان هم با این جشن به جنگ این نحسی بروند.
- در ایران زمان زرتشت، هنگامی که تقویم درست شد، روز سالتحویل مصادف با روز سهشنبه بود؛ بهنحوی که نیمی از آن سهشنبه در سال قبل بود و نیمی دیگر در سال جدید قرار داشت. به همین علت در آن روز به جشن و سرور میپرداختند و این رسم بهمرور در تاریخ ایران جا افتاد.
-
قدیمیترین اشاره به جشن چهارشنبه سوری را میتوان در کتاب «تاریخ بخارا» نوشتهی ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی (۲۸۶ تا ۳۵۸ هجری قمری) پیدا کرد. آنجا که مینویسد:
… و چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال سیصد و پنجاه، به جوی مولیان، فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون «شب سوری» چنان که «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند. پارهای از آن بجست و سقف سرای در گرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت.
در شاهنامه هم اشارههایی به این جشن شده است که از قدمت آن خبر میدهد. از داستان رزم بهرام چوبینه با «پرموده» پسر ساوهشاه اطلاعاتی میشود به دست آورد. بخشی از این داستان را با هم میخوانیم.
هنگامی که هر دو سپاه آمادهی رزم بودند، ستارهبینی بهرام را پند میدهد که:
ستارهشمر گفت بهرام را
که در «چارشنبه» مزن کام رااگر زین بپیچی گزند آیدت
همه کار ناسودمند آیدتیکی باغ بد در میان سپاه
از این روی و زان روی بد رزمگاهبشد «چارشنبه» هم از بامداد
بدان باغ کامروز باشیم شادببردند پرمایه گستردنی
می و رود و رامشگر و خوردنی…
ز جیحون همی آتش افروختند
زمین و هوا ار همی سوختندهمچنین داستان گذر سیاوش از آتش برای نشان دادن پاکی خود را هم دلیلی بر برپایی این جشن میدانند.
-
داستان و فلسفه چهارشنبه سوری چیست؟
فلسفه اصلی چهارشنبه سوری متفاوت از چیزی است که در سالهای اخیر مشاهده میکنید. در واقع چهارشنبه سوری در فصل سرد سال و اعلام آمادگی برای رسیدن گرما است. از روی آتش پریدن نیز به معنای از بین بردن سرمای وجودمان و گرم کردن بدن و آمادگی برای رسیدن فصل بهار است. در گذشته سرمای استخوانسوز زمستان نمادی از شر، قحطی و عدم باروری بود. روشن کردن آتش نمادی از دوری و از بین رفتن شر بود. تمام مراسمهایی که در شب چهارشنبه سوری برگزار میشوند خبر از رفتن سرما و رسیدن فصل تولد زمین میدهند.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری در ایران با آدابورسوم خاصی برگزار میشده و خانوادهها را دور هم جمع میکرده است. میان این آدابورسوم، بعضی کارها در بیشتر نقاط ایران عمومیت داشت و معمولاً همه مردم یک منطقه آن را انجام میدادند. برخی کارها هم رسوم مخصوص به خود را داشت، رسومی که از فرهنگ مردم آن منطقه و داستانها و روایاتی که از این شب وجود داشت، نشئت میگرفت. در این مطلب به آن رسومی که میان همه مردم ایران رایج بوده، میپردازیم و بهنوعی آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران را برایتان شرح میدهیم.
قاشقزنی در چهارشنبه سوری
معمولاً از آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران، عنوان قاشقزنی بسیار به گوشمان خورده است. این رسم امروزه تقریباً فراموش شده؛ اما در گذشته یکی از مهمترین رسوم چهارشنبه سوری در ایران محسوب میشده است. در این رسم، دختران و پسران جوان، چادری بر سر خود میکشیدند تا شناخته نشوند و به جلوی در خانه دوستان و همسایگانشان میرفتند. صاحبخانه با شنیدن صدای قاشق که به کاسه میخورد، به جلوی در میآمد و داخل کاسه آنها آجیل چهارشنبه سوری، شیرینی، شکلات، نقل و گاهی هم پول میریخت.
همچنین گفته شده اگر کسی در خانهاش فرد بیماری داشته باشد، به نیت سلامتی او برای قاشقزنی میرفته و در نهایت خوراکیهایی را که از همسایهها میگرفته است، به بیمار میداده تا سلامتیاش را دوباره به دست آورد. از آن طرف، در بعضی شهرها این اعتقاد وجود داشته که اگر مریض یا مسافری داشتند، به قاشقزنها چیزی نمیدادند؛ زیرا تصورشان این بوده که دادن خوراکی به قاشقزنها، برای مسافر و بیمارشان بد است.
برخی هم گفتهاند سنت قاشقزنی از باور زرتشتیان ریشه گرفته است؛ چون در اوستا آمده که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین، اورمزد دوزخ را خالی میکند و ارواح رها میشوند. ارواح نیک در رستاخیز آخر سال به میان زندگان برمیگردند و بهشکل افرادی که رویشان پوشیده شده، به خانه بازماندگان سر میزنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنها هدیهای میدهند. قاشقزنی در واقع استفاده ارواح از زبان بدن بهجای زبان گفتار است.
کوزهشکنی در چهارشنبه سوری
در بیشتر شهرهای ایران پساز پریدن از روی آتش، کوزهها را میشکستند. این آیین احتمالاً به این دلیل بوده که در گذشته مردم اعتقاد داشتند که بدیُمنی به درون کوزه میرود و شکستن آن باعث از بین رفتن بدیمنی و بلاگردانی میشود. در مناطق مختلف ایران، تفاوت جزئی در اجرای مراسم وجود داشته است. برای نمونه در تهران، چند سکه هم داخل کوزه میانداختند. تا همین اواخر، مردم تهران در چهارشنبه سوری به نقارهخانه میرفتند و بههمراه نواختن نقاره در ساعتی مشخص، کوزههایشان را به زمین پرت میکردند تا همراه با کوزه، قضا و بلا را از خانه و خانوادهشان دور کنند. گاهی موقع شکستن کوزه این شعر را هم میخواندند: «درد و بلا بره تو کوزه، بره تو کوچه.»
در خراسان، داخل کوزه مقداری زغال، نمک و سکه قرار میدادند و بعد از آن هر عضو خانواده با گرداندن کوزه به دور سر خود، هرگونه بدیمنی و اتفاق بد را به کوزه انتقال میداد و در نهایت آن را از بام خانه به کوچه پرتاب میکرد. در اراک و آشتیان هم دانههای جو در کوزه میگذاشتند.
بعضی معتقدند این سنت، یک اصل بهداشتی داشته است. ازآنجاکه ظروف سفالین لعاب نداشتند، خیلی زود آلوده میشدند و با توجه به اینکه این ظروف را بهدرستی نمیتوان شست و پاک کرد، بنابراین باید از بین میرفت. ایرانیان قدیم باور داشتند که بهعلت مسائل بهداشتی، ظرف سفالین نباید بیش از یک سال در خانه بماند. برای همین با پایان سال در شب چهارشنبه سوری، ظروف سفالین موجود در خانه را میشکستند. ازطرفدیگر با این عمل، کار سفالگران هم رونق میگرفت.
فال کوزه در چهارشنبه سوری
داستان کوزه به همینجا ختم نمیشد و در مراسم چهارشنبه سوری گاهی با آن فال هم میگرفتند. به این صورت که کوزه آبی زیر ناودان، روبهقبله میگذاشتند و اهالی خانه نیت میکردند و چیزی درون کوزه میانداختند. صبح چهارشنبه، کوزه را میان خودشان میگذاشتند، فردی چند تکه کاغذ که اشعار حافظ رویش نوشته شده بود را هم داخل کوزه میانداخت. بعد دختر نابالغی میآمد و یک شعر و یکی از آن نشانهها را از درون کوزه برمیداشت و به این شکل، برای خودشان فال را تعبیر میکردند.
فالگوشنشینی در چهارشنبه سوری
فالگوشنشینی از دیگر رسوم چهارشنبه سوری در ایران است. این مراسم اینطور بوده که چون با تاریک شدن آسمان شناسایی آدمها سخت میشد، آنهایی که دلشان میخواست بختشان باز شود، به زیارت بروند یا نیتهای دیگری داشتند، از خانه بیرون میرفتند و به حرفهای رهگذران یا اهالی خانهها گوش میدادند. اگر اولین چیزی که به گوششان میخورد، شاد و خوشایند بود، نیتشان را به خیر فال میزدند و اگر سخنان تلخ و ناراحتکننده میشنیدند، فالشان را به برآورده نشدن میزدند.
بوتهافروزی در چهارشنبه سوری
یکی از رسوم چهارشنبه سوری در ایران بوتهافروزی است؛ به این صورت که هر خانواده روی پشتبام، حیاط یا فضای باز خانه خود، بوتههای خشک یا گون را در سه، پنج یا هفت (اعداد فرد) کپه آماده میکرد و با تاریک شدن هوا که همگی دور هم جمع میشدند، این کپهها را آتش میزدند و از روی آن میپریدند. البته دیده شده که در برخی از شهرهای ایران، کپههایشان با اعداد زوج هماهنگ است. جالب است بدانید در بعضی از منابع، پریدن از روی آتش را که تقریباً در همه جای ایران متداول است، به داستان اساطیری سیاوش تعبیر کردهاند. در این داستان، سیاوش از آتش گذر میکند و بهعلت پاک بودنش، سالم میماند. در واقع این اعتقاد وجود داشته که با گذر از آتش، بیماریها از فرد دور میشود. ازاینرو، هنگام پریدن از روی آتش میخواندند: زردی من از تو، سرخی تو از من.
ماجرا به همین پریدن ختم نمیشود. ایرانیها معتقدند آتش را نباید فوت کرد؛ بلکه باید بوتههای سوخته و خاکستر شده با خاکاندازی جمعآوری و سر چهارراه ریخته شود. فردی که خاکستر را برده، وقتی که برمیگردد، در خانه را محکم میکوبد و این مکالمه بین او و افراد داخل خانه شکل میگیرد:
- که هستی؟
+ منم.
- از کجا آمدهای؟
+ عروسی.
- چه آوردهای؟
+ تندرستی.
سپس در را برایش باز میکنند تا تندرستی را برای سال پیش رو، به خانه بیاورد؛ بنابراین ایرانیها معتقد بودند در این رسم، بیماری و غم از بین میرود و جایش را سلامتی و خوشی میگیرد.
شاهنامهخوانی در چهارشنبه سوری
شاهنامهخوانی و قصهگویی به دور آتش هم از دیگر آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران بوده که گاهی در شب چهارشنبه سوری توسط بزرگان خانواده انجام میشده است. در این میان هم افرادی که دستی در هنر موسیقی داشتنند، معمولاً با سازهایشان هنرنمایی میکردند و اشعاری در وصف سال جدید و آمدن بهار میخواندند. البته این مورد در جشنهای دیگری همچون آیین شب یلدا هم انجام میشود و معمولاً بخش جداییناپذیر برخی رسوم باستانی ایرانیان محسوب میشود.
ترکهزنی در چهارشنبه سوری
گفته شده در تالش، رسمی به نام ترکهزنی در چهارشنبه سوری وجود داشته است. به این صورت که بامداد آخرین چهارشنبه سال، سالمندترین فرد خانواده پیش از دیگران از خانه بیرون میرود و ترکهای از درخت یا پرچین مقابل خانه جدا میکند. بعد آن ترکه را به آرامی بر پشت کودکان و نوجوانان میزند و میگوید: پیر و خرم بشوی.
همین کار را با دیگر اعضای خانه هم بهویژه بیماران، انجام میدهد. سپس از خانه خارج میشود و با آن ترکه بر پشت دامها و انبار غله و کندوی عسل نیز میزند. پس از انجام مراسم ترکهزنی، تمام خانواده به کنار نهری میروند و به نیت دفع بلا و در پیش داشتن سالی خوش، چند بار از روی آن میپرند. این رسم چهارشنبه سوری هم اشاره به دفع بلا و بیماری دارد.
آجیل خوردن؛ رسم چهارشنبه سوری
در گذشته بعد از پایان مراسم چهارشنبه سوری و پریدن از روی آتش، اهالی خانه دور هم جمع میشدند و آخرین دانههای نباتی مانند تخمه هندوانه، تخمه کدو، پسته، فندق، بادام، نخود، تخمه خربزه، گندم و شاهدانه را که از زمستان باقیمانده بود، روی آتش بو داده و با نمک تبرک میکردند و میخوردند. گذشتگان بر این باور بودند که هر کسی که از این معجون بخورد، مهربانتر از افراد دیگر میشود و کینه از او دور خواهد شد. آنهایی هم که نذر کرده بودند، آجیل هفت مغز یا مشکلگشا (پسته، فندق، بادام، توت خشک، خرما، نخودچی و کشمش) که به آجیل چهارشنبه سوری نام معروف است، از دکانی که روبهقبله بود میخریدند و بین خودشان و آشنایان پخش میکردند و میخوردند.
تفاوت بین جشن سده و جشن چهارشنبه سوری
برخی از افراد ممکن است بهواسطه حضور آتش در هر دو جشن تصور کنند که جشن چهارشنبه سوری و سده یکی هستند، درصورتیکه این گزاره درستی نیست. این دو جشن باستانی تفاوتهای عمدهای با هم دارند که ما در این بخش به شباهتها و تفاوتهای آنها اشاره میکنیم.
اول از شباهتهای این دو جشن شروع کنیم. مشخصترین شاخصه هر دو این است که در هر دو مهمترین عنصر آتش است! اما آتشی که در جشن سده توسط موبدان روشن میشود بهمراتب بزرگتر است. شباهت دومی که در این دو جشن وجود دارد از عادات کشاورزان است که در برخی از شهرها انجام میشود. در جشن سده برخی از کشاورزان پس از خاموش شدن آتش، بخشی از خاکستر آن را به نشانه پایان سرمای زمستان در زمین کشاورزی خود میریزند که این عادت در زمان چهارشنبه سوری هم دیده شده است.
اما از تفاوتها غافل نشویم، بزرگترین تفاوت این دو، در تاریخ برگزاریشان است. سده در پایان چله بزرگ یعنی چهل روز پس از گذشتن از زمستان برگزار میشود؛ درصورتیکه مراسم چهارشنبه سوری، آخرین چهارشنبه سال در تقویم شمسی است. فلسفه برگزاری جشن سده هم کمی با چهارشنبه سوری تفاوت دارد. بنا بر باورها قرار است پس از چهل روز با تمام شدن جشن سده، ستاره گرما به زمین بیاید و دوباره زمین ذرهذره گرم شود. از طرف دیگر برخلاف شعرهای کوچهبازاری و جشنهای معمول، مردمی که در نزدیک خانههایشان آتش چهارشنبه سوری برپا میکنند، سده را با دعا و ثنا و آیین خاص همراه میکنند.